سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زیاد از زمانی نگذشته که اف سی بارسلونا با اعتماد به نفسی قابل توجه و خودباوری که لایه اوزون را هم پاره می کرد ، خود را بهترین  باشگاه فوتبال تاریخ می دانست . (البته زیاد هم بیراه نمی گویند ، البته اگر رئال مادرید دهه 50 ، میلان دهه 80 یا آژاکس را از تاریخ حذفکنیم !) حالا دوره عوض شده است و در گذاری جدید ، بارسا تبدیل به متخصص مظلوم نمایی و انداختن تقصیر مشکلات درونی بر گردندیگران شده است .

درست است که هنوز می برنداما دیگر پیروزی هایشان لذت بخش نیست . نه از نظر کمی و نه از نظر کیفی. این تغییر فقط به فوتبال منحصر نمی شود ،به نظر می رسد که یکی از میراث های مهم بارسلونا در دورهگواردیولا ، دارد متلاشی می شود. در زمان پپ، بارسا یک اصل مهم را در خارج از مستطیل در دستور کارداشت :" ما از داوران صحبت نمی کنیم " (که البته درستش این بود :"قایمکی و با چهره های نقاب زده بهداور می تازیم !") . آرام آرام به نظر می رسد که این فلسفه در حال مدفون شدن است . گواردیولا رفته و دیگر خبری از خود را به " موش مردگی " زدن ، ریاکاری و "خود را موجه جلوه دادن" نیست .
 
حالا مظلوم نمایی به شکلی دیگر به عرصه نمایش گذاشته شده است ، ظاهری کهنه و دمده. کاتالان هانمی توانند انتقادات را تحمل کنند ، پس چاره ای ندارند جز این که خود را قربانی جا بزنند .  

روش جدید عوامفریبی و مظلوم نمایی بارسلونا بر اساس مناطق مرزی وکشوری است .  می خواهندبگویند که همه مشکلاتشان به خاطر فشارهایی است که مادریدی ها به آنها وارد می کنند . آخرین نمونهاش پیکه بود که در حرفهایش مدعی شد که هر چه هست و نیست ، تقصیر مادریدی هاست .

اف سی بارسلونا شبیه به پسر بچه بدعنقی شده که از خانه به مدرسه می آید و هق هق کنان از معلم بهمادر و پدرش گلایه می کند و از این که معلم شیطنت های او را بی پاسخ نگذاشته ، عصبی و ناراضی است

 وجه شبه در این مثال  " مطبوعات مادرید " هستند . شاید کسی که از اصل ماجرا مطلع نباشد، خیال کندکه مطبوعات مادرید ، " دیو هفت سری " هستند که دندان تیز کرده اند تا ایالت کاتالونیا را قورت بدهند و سرگرمی شان سر به سر بازیکنان بارسلونا گذاشتن است . اما داستان کاملا متفاوت است .شاید پیکه و دوستان گمان می کنند که این مطبوعات مادرید بوده اند که 18 دسامبر ، خواستار شفاف سازیبارسلونا در مورد قرارداد نیمار شد و گزارشات اقتصادی این باشگاه در سالهای 2011 ، 2012 و 2013 را طلبکرد نه قاضی! شاید برایتان سوال باشد که شاکی این پرونده چه کسی بوده است . یک  مادریدی ؟
اشتباه حدس زدید ، یکی از اعضای رسمی بارسلونا !یک آبی و اناری که هیچ صنمی با مادرید و رسانه هایپایتخت اسپانیا ندارد . به همین خاطر است که باید به بارسلونا توصیه کرد که به جای این که بیهوده سر پیچ ترمز بگیرد ، با دنده سه خود را به دیوار حقیقت بکوبد و بفهمد که تشت رسوایی از کجا دارد نشت می کند . (دقیقا از همان جایی که قرارداد پنهانی و محرمانه با نیمار و پدرش پیش از انتقال رسمی بسته شد !) 

احتمالا کاتالان ها گمان می کنند که در مورد مسی و تمدیدش هم این مطبوعات مادرید بوده اند که جنجال بهپا کرده اند ، نه خاویر فائوس ، نایب رئیس اقتصادی بارسلونا که علنا گفت :" ضرورتی نیست که هر شش ماهیک بار قرارداد مسی تمدید شود . شاید مطبوعات مادرید بودند که در پاسخ به این نقل قول گفتند :" فائوس هیچ چیز از فوتبال نمی فهمد . " نه مسی ! جدا از آن به احتمال بسیار زیاد و به زعم کاتالان ها ،  عامل تقلبمالیاتی مسی نیز مطبوعات مادرید بوده اند . احتمالا بازیکن آرژانتینی یک پسر بچه خوب و مودب  بوده که فریب مطبوعات مادرید را خورده و به همراه پدرش تصمیم به کلاهبرداری و دزدی مالیاتی گرفته است !

نمونه های دیگر هم هستند . حتما تقصیر مطبوعات مادرید بوده که مجلس ملی اسپانیا خواستار بررسی نیوکمپجدید پیش از رای گیری ساختنش شد و همچنین مادریدی ها مقصرند که کمپانی سی ام اسی به خاطر دریافت نکردن قسط آخر ساختمان لاماسیا در ژولای 2011 به دادگاه کاتالونیا شکایت کرد و 200 هزار یورو طلب کرد .

کم کم داریم به جایی می رسیم که ناچارا باید عجیب ترین گزاره ها را هم باور کنیم : مثلابپذیریم که هشت پایک حیوان خانگی اهلی و دوست داشتنی است، باید قبول کنیم که همه معلمهایی که با بچه های شیطان کلاس برخورد می کنند ، کینه جو هستند .

بله ، همه دنیا به بارسلونا حسادت می کند . ما شاخ داریم و باور می کنیم که نیمار کمتر از 60 میلیون یورو برای بارسا آب خورد و " مجنون وار " به خاطرعشق ابدی به بارسلونا (و صد البته ایالت کاتالونیا!)پول را فراموش کرد. ما شاخ داریم و چاره ای نداریم جز باور این که نیمار و سانتوس به خاطر عشق جاودانه شان به بارسلونا (که فقط خدا از آن آگاه است و بس !) قید پیشنهاد صد میلیونی رئال را زده اند و هیچ پولیدر این میان ، میان بارسلونا و پدر بازیکن جا به جا نشده است . ما گوشمان دراز است و باید باور کنیم که مسی می تواند برای هفتمین بار از 2005 تا کنون امضا کند . باید باور کنیم که ژاوی ، بازیکنی که رورا را تحسین می کرد ، حالا که با مارتینو نیمکت نشین شده ،  ادعا می کند که با مربی جدید درست تمرین نمی کند .
باید باور کنیم که بارسلونا که خود را "‌فراتر از یک باشگاه " می داند ، چه رفتار انسان دوستانه و دلپسندی (!) با آبیدال داشت و در نهایت آنها را به موناکو و فرانسه فرستاد .

خود بارسایی ها می گویند که همه چیز آرام است و باشگاهشان امن و امان . همه خوش و خرم اند و کاتالونیا ، گل و بلبل ! یک کریسمس خوشحال سپری می شود و خیابان ها پر از آب نبات چوبی است . تنها مقصر و آدم منفی داستان ،‌مطبوعات مادرید هستند . آنها بودند که جنگ جهانی راه انداختند ، ‌آنها بودند که ...

کاش می شد کسانی مثل آقایان صدر ، قلعه نویی ، پیمان یوسفی ، جواد نکونام و کی روش (که چشم بسته رای می دهد) هم مقداری وقت گذاشته و این مطالب را خوانده و می دانستند از چه فرد و باشگاهی حمایت می کنند.

 




تاریخ : چهارشنبه 92/11/2 | 12:25 عصر | نویسنده : | نظرات ()
.: Weblog Themes By VatanSkin :.